این فایل، متن تمامی دروس کتاب فارسی پایهی دهم را بهصورت کامل، ابتدا در قلمرو زبانی (معنی کلمات و واژهها، نکات دستوری و ... توضیح داده است. سپس در قلمرو ادبی، تمامی آرایههای ادبی که در ابیات بهکار رفته است را بیان کردهایم و در نهایت، در قلمرو فکری معنی و مفهوم هر بیت شرح داده شده است و شما را از هر کتاب و متن دیگری بینیاز کرده است.
فایل به صورت rar ارائه شده که به راحتی بتوانید 16 درس را در قالب pdf و یکجا دانلود کنید.
این فایل در مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی شهر سمنان تدریس میشود و برای داوطلبان کنکور و همچنین دانشآموزانی که امتحان نهایی درس فارسی دارند بسیار مناسب است. به دلیل زحمتی و وقتی که تهیّهی این جزوه داشته است، خواهش میکنم که در هیچ جا بدون نام نویسنده استفاده نشود که حقی از این بابت بر گردن کسی نباشد. از کپی کردن نیز اجتناب کنید..
نمونه هایی از چند درس را برای اطمینان خاطر شما استفاده کنندگان عزیز و گرانقدر ذکر می کنیم:
نمونه از ستایش:
به نام کـردگار هفت افلاک که پیدا کرد آدم از کفی خاک
قلمرو زبانی: کردگار: پدیدآورنده / افلاک: جمعِ فلک سپهر، آسمان (قمر، عُطارِد، زهره، شمس، مریخ، مشتری، زحل)/ پیدا کرد: آفرید.
قلمرو ادبی: کردگار هفت افلاک: کنایه از خداوند (هفت: عددی مقدّس است) / بیت تلمیحی دارد به آفرینش جهان و آیه هایی که درمورد خلقت انسان است (إنّی خالقٌ بشراً مِن طین).
قلمرو فکری: سخنم را با نام خداوندِ آفرینندۀ هفت آسمان (جهان) که آدم را از مشتی خاک آفرید، آغاز میکنم.
نمونه از متن درس چشمه و سنگ:
گشت یکی -چشمه زسنگی جدا غغلغله زن ، چهره نما ، تیز پا
قلمرو زبانی: غلغلهزن: شور و غوغاکنان / تیزپا: تند و سریع / مصراع دوم قید است / کلمات وندی: یکی، چشمه، سنگی / کلمات مرکب: غلغلهزن، چهرهنما، تیز پا.
قلمرو ادبی: تشخیص: چشمه و رفتارهای انسانی که تا آخر این شعر از وی سر میزند / چشمه: نماد انسانهای مغرور/ سنگ: نماد جامعه و خاستگاه نخستین.
قلمرو فکری: یک چشمه، با شور و غوغا، زلال و تند از سنگی جدا و جاری شد.
نمونه از تن درس «از آوختن ننگ مدار»:
تا توانی از نیکی کردن میاسا و خود را به نیکی و نیکوکاری به مردم نمای. و چون نمودی به خلاف نموده، مباش.
قلمرو زبانی: آسودن: استراحت کردن (بن ماضی: آسود، بن مضارع: آسا) / میاسا: توقف مکن، دست بر ندار / نمودن: نشان دادن (بن ماضی: نمود، بن مضارع: نما) / چون: هنگامی که / نموده: نشان داده، ارائه کرده، آشکار کرده.
قلمرو ادبی: تکرار (واژهآرایی): نیکی / واجآرایی: / جناس اشتقاق (همریشگی): نمای، نمودی و نموده
قلمرو فکری: تا آنجا که میتوانی از نیکی کردن به دیگران دست بر ندار و همیشه خود را فردی نیک و در حال نیکی کردن به مردم نشان بده. و چون این چنین نشان دادی، خودت برخلاف آنچه نشان دادهای رفتار مکن.
نمونه از متن درس سوم:
◙ درختان را دوست میدارم / که به احترام تو قیام کردهاند / و آب را / که مهر مادر توست.
قلمرو زبانی: مهر: مهریه، کاوین / مادر: منظور حضرت زهرا / تو: مرجع ضمیر امام حسین / قیام کردن: برخاستن / و آب را: حذف فعل به قرینه لفظی (و آب را دوست دارم).
قلمرو ادبی: تشخیص: قیام درختان / حسن تعلیل (علت ایستاده بودن درختان، احترام به امام حسین است) / اغراق.
قلمرو فکری: درختان را دوست دارم ؛ زیرا برای احترام به تو ايستاده اند. آب را دوست دارم به این علت که مهریه مادر تو، حضرت فاطمه (س) است. (هر چیزی که من را به یاد تو بیندازد دوست دارم)
نمونه از حسن تعلیل:
حُسن به معنای زیبایی و تعلیل یه معنی علت آوردن است. حسن تعلیل گاه در یک مصراع یا یک بیت و یا حتی در دو بیت میآید و در نثر نیز کاربرد دارد و هنر آن زیبا یا زشت نمودن چیزی است. با وجود این که حسن تعلیل تخیلی است نه واقعی و علمی و عقلی اما مخاطب آن را از علت اصلی دلپذیرتر مییابد و راز زیبایی آن نیز در همین نکته است.
نمونههایی از حسن تعلیل در شعر و نثر:
1) باران همه بر جای عرق میچکد از ابر پیداست که از روی لطیف تو حیا کرد «سنایی»
توضیح: اینکه از ابر باران ببارد رویدادی کاملا واقعی و طبیعی است ولی شاعر به سلیقهی خود دلیل غیرواقعی و ادبی دیگری برای بارش باران ذکر میکند. شاعر میگوید از بس ابر از زیبایی چهرهی لطیف معشوق حیا کرده است عرق کرده و میبارد.
نمونه از گنج حکمت:
م: لزوم توجه به عدالت و دادگری
قلمرو زبانی: عامل: حاکم، والی / نبشت: نوشت / عمارت کردن: بنا کردن، آباد کردن، ساختمان، آبادی / عمارت باید کردن: واجب است که آن را تعمیر کنیم
قلمرو ادبی: تناسب: گِل، خشت، سنگ و گچ / تکرار: شهر.
نمونه از متن درس بیداد ظالمان:
قالب شعر: قصیده / وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن(رشته انسانی) / ردیف: شما نیز بگذرد.
1- هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد / هم رونق زمان شما نیز بگذرد
قلمرو زبانی: رونق: گرمیِ بازار، فروغ، زیبایی، شکوه / زمان: زمانه، دوران، روزگار / مرجع ضمیر «شما»: فرمانروایان و توانگران ستمگر.
قلمرو ادبی: جهان: مجاز از زندگی / مرگ بر جهان کسی گذشتن: کنایه از فرارسیدن مرگ او / گذر کردن مرگ: تشخیص.
قلمرو فکری: سرانجام مرگ به سراغ شما خواهد آمد و شکوه روزگار شما نیز روزی از بین خواهد رفت.
پیام: به سرآمدن ستم
نمونه از شعرخوانی همای رحمت:
قالب: غزل / وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن / قافیه: خدا، هما و ... / ردیف: را
- علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را / که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
قلمرو زبانی: آیت: نشانه / «را»ی نخست: حرف اضافه؛ به معنای «برای» / ماسوا: مخفّف ماسوي الله؛ آنچه غیر از خداست، همه مخلوقات / رحمت: مهرباني، بخشش / فکندی: افکندی، انداختی.
قلمرو ادبی: هما: پرندهای از راسته شکاریان، دارای جثهای نسبتا درشت. در زبان پهلوی به معنی فرخنده است و به همین دلیل نماد خوشبختی و سعادت به شمار میآید، استعاره از حضرت علی / سایه بر کسی افکندن: کنایه از این که کسی را مورد عنایت قرار دادن
قلمرو فکری: ای علی، ای پرنده رحمت و خوشبختی، تو چه نشانهای از خدا هستی که سایه رحمتت را بر همه جهان هستی افکندهای.
نمونه از متن درس ششم:
قالب: غزل (چامه) / وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (رشته انسانی)/ نگه دارد: ردیف
۱- هر آن که جانب اهل وفا نگه دارد/ خداش در همه حال از بلا نگه دارد
قلمرو زبانی: هرآن که: هر کسی که (اسم مبهم) / اهل وفا: باوفایان، وفاداران / نگه دارد: در مصراع اول مضارع التزامی ولی در مصراع دوم مضارع اخباری است / خداش: جهش ضمیر (خدا در هه حال از بلا نگهش دارد)، خدا او را / بلا: گرفتاری.
قلمرو ادبی: جانب کسی را نگه داشتن: کنایه، پشتیبانی کردن / هر، در: جناس / واجآرایی «الف»
قلمرو فکری: هر کس که از باوفایان جانبداری و حمایت کند، خداوند نیز او را در هر حالی از گرفتاریها حفظ میکند.